تا در میکده شادان و غزل خوان بروم
خرم آن روز کز این منزل ویران بروم
راحت جان طلبم و از پی جانان بروم
گر چه دانم که به جایی نبرد راه غریب
من به بوی سر آن زلف پریشان بروم
دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت
رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم
چون صبا با تن بیمار و دل بیطاقت
به هواداری آن سرو خرامان بروم
در ره او چو قلم گر به سرم باید رفت
با دل زخم کش و دیده گریان بروم
نذر کردم گر از این غم به درآیم روزی
تا در میکده شادان و غزل خوان بروم
به هواداری او ذره صفت رقص کنان
تا لب چشمه خورشید درخشان بروم
تازیان را غم احوال گران باران نیست
پارسایان مددی تا خوش و آسان بروم
ور چو حافظ ز بیابان نبرم ره بیرون
همره کوکبه آصف دوران بروم
تا در میکده شادان و غزل خوان بروم شجریان
محمدرضا شجریان » اجراهای خصوصی » سرو آزاد – اجرای خصوصی شجریان، موسوی و مشکاتیان
معنی
١- خوشا روزی که از این منزل خرابه دنیا کوچ کنم، آرامش جان را بخواهم و به دنبال محبوب بروم.
٢. اگر چه می دانم که غریبه، راهی به جایی نمی برد اما من به راهنمایی بوی سر آن گیسوان پریشان از اینجا می روم.
٣- از خوف و هراس زندان اسکندر (شهر یزد) دلم گرفته است، ساز و رخت سفر را می بندم و تا کشور سلیمان (فارس) می روم.
۴- همچون باد صبا با تنی بیمار و دلی بی طاقت، به دوستی و مهرورزی آن بلند قامت چون سرو خرامان روانه می شوم.
۵-اگر در طریق عشق به او، باید که چون قلم با سر بروم، با دلی مجروح و چشمانی گریان خواهم رفت.
۶-نذر کرده ام که اگر روزی از این اندوه رهایی یابم، تا در میخانه شادمان و غزلخوان بروم.
۷- به دوستداری او چون ذره ای رقص کنان تا کنار چشمه درخشنده خورشید (یار) خواهم رفت.
۸-تاخت کنندگان بر اسب، اندوه و غصه حال آنانکه بار سنگین دارند را نمی خورند، ای بندگان پارسا، مددی کنید تا من راحت و با شادی بروم.
۹- اگر همچون حافظ از این بیابان، راهی به بیرون نیابم، همراه ملازمان آصف زمانه از اینجا خواهم رفت.