محافظت از حسود
در این بخش از هلث کده به بررسی حسد و راه های محافظت از حسد می پردازد.با ما همراهی کنید.
حسادت
رَشکیا حسادت احساسی است که هنگام کمبود نسبت به ویژگی، دستاورد یا داشتههای برتر فردی دیگر روی میدهد و فرد حسود یا میخواهد که آن را داشته باشد یا آنکه میخواهد دیگری آن را نداشته باشد.
اقسام حسد

اقسام حسد
حسد سیاسی
در بعد سیاسی، ضربهای که جوامع در حال توسعه و توسعه یافته متحمّل میشوند از حسادت کلان است. شدّت تأثیرات به حدّی است که شاکلهٔ اقتصادی و سیاسی و اجتماعی جوامع را میشکند و روابط سیاسی نامناسب را شکل میدهد و شاهد این مدّعا وضع اسفباری است که گریبان گیر سیاست داخلی و خارجی ما شدهاست. روحیات هر ملّت هر چه باشد، فرهنگ و تمدّنشان هر چه قدر غنی تر باشد باز گرفتار این رذیله میشوند چه در ابعاد فردی و چه اجتماعی. در مناسبات سیاسی و روابط بینالملل چه در دورههای باستان و چه دوران جدید حسادت از عوامل اصلی ایجاد روابط بوده و هست. در دوره معاصر تاریخ ایران به خصوص دوره قاجار که رقابت قدرتهای استعماری شدّت گرفته بود، شاهد حسادت حاکمان استعمار نسبت به کشور استعماری دیگر هستیم.
در دوره جدید رابطهٔ آمریکا با دیگر کشورها براساس اصل رقابت با روسیه به خصوص، و دیگر کشورها عموماً، استوار است. دولت انگلستان که هند را مستعمره خود کرده بود ترس فزایندهای از نفوذ دیگر قدرتها در ایران داشت زیرا ایران، گذرگاه و پل ارتباطی برای دستیابی به هند بود. با این شرایط اگر کشور ثالثی با ایران معاهده میبست انگلستان هم به دنبال امتیازی برای فرد بود یا تلاش میکرد امتیاز به دست آمدهٔ قدرت دیگر را لغو کند .(بااعمال فشار بر حکومت مرکزی ایران) هماکنون در دوران پس از انقلاب اسلامی نیز در داخل ایران شاهد رقابتهای ناشی از حسادت هستیم، بازتاب این تفکّر سیاسی، فشار بر مردم است و تاوانش را عموم مردم به خصوص قشر ضعیف و متوسط میپردازند و نفعش را بازاریان و سوداگران میبرند.
از مطالب زیر هم دیدن کنید
- درمان فوری شپش نی نی سایت
- آناهیل
- علائم بارداری در 4 ماهگی
- صابون تریاک در نی نی سایت
- گیاه اسپاتی فیلوم
- سئو سایت
- شیراز
حسد اجتماعی
از منظر عمومی حسادت گروهی وسعت اختیارات یافتهاست، بهطوریکه توجّه عموم و خصوص در بهکارگیری این صفت رذیله افزون شدهاست. تشکیل احزاب و داد اختیاراتِ به ظاهر قانونی به آنها زمینهٔ مناسبی را برای حسادت فراهم کردهاست و در قانون احزاب راهکار و مادّه قانونی مبنی بر نظارت خاص بر این رذیلهٔ اجتماعی وجود ندارد. زیرساختهای اجتماعی و فرهنگی و مذهبی ما بسیار غنی است امّا منفعت طلبیهای فردی و در معنای گستردهٔ آن، گروهی مانع به روز و شکوفا شدن این زیر ساخت شدهاست. ضعف اخلاق در جامعه و عدم رسیدگی به احوالات درون گروهی سازمانها و جریانهای سیاسی، اقتصادی و… فاجعه اخلاقی به بار آوردهاست و حسد بانام و شکل اسلامی یعنی رقابت حزبی، به خورد دیگران میرود ومردم جامعه ناچار به پذیرش و حداقل کنار آمدن باآن هستند.
منبع:ویکی پدیا
مقاله ما در مورد درمان حسد را بخوانید.
آدم چگونه می تواند خودش را ازحسودان محافظت کند ؟
متخصصین روانشناسی براین عقیده اند که حسادت در مرحله نابود کننده آن بسیار خطرناک است،
وآنرا نباید ساده گرفت . در هر جامعه ودر هر گروه اجتماعی بهتر است که آدم سعی کند افراد حسود را آرام کند وبا آنها به طریقی کنار بیآید ، یا حداقل سعی کند با آنها مواجه نشود ولی متاسفانه این روش در بسیاری از موارد مثل عدم برخورد با فامیل یا همکار امکان پذیر نمیباشد.
بنابراین شخص مورد حسادت باید سعی کند از آنچه که دارد مقداری به دیگری به بخشد وهمین عمل تا حدودی باعث آرامش نسبی حسود می شود یا شخص باید به وسایل وعناوینی دیگر سعی کند که حسود را آرام کند ،یعنی خشونت او را کاهش بدهد.
روشهای متعددی برای آرام کردن حسودان وجود دارد. مثلاً معمولاً کسانی که در منزل استخر دارند مرتب در مقابل دیگران شکایت از مشکلات داشتن استخر را می کنند ،یا بر عکس خود شخص حسود برای آرامش درونی می گوید: ” فلانی ویلا دارد وماشین نو ولی چه فایده بچه های او معتاد هسنتند.” همین افکار وواکنشها در روابط افراد ایجاد یک توازونی می کند .
بهترین موقعیت را کسانی دارند که با زحمت و مشقت زیاد به مال وثروت می رسند این گروه هیچ مشکلی با افراد حسود ندارند.
پرفسور هوبل ، به تمام کسانی که از حسادت رنج می برند توصیه می کند که به حسادت خود اعتراف کنند وبه خودشان دروغ نگویند ودر مورد این احساس رنج آور درست فکر کنند ودر تعین هدفشان تنها به توانائی وامکانات فردی خودشان تکیه کنند . در حقیقت باید بین ایده آل وواقعیت یک توازونی بوجود آورند واین در صورتی امکانپذیر است که شخص سعی کند نسبت به خودش سخت گیر نباشد وبه خودش بگوید که او نمی تواند به هر آنچه که آرزو دارد برسد واگر او به اندازه دیگری موفق نشد دلیل بر آن نیست که او انسان بد تری می باشد .
انسان حسود باید مرز هایش را بپذیرد وخیلی ساده می شود گفت با کمبود هائی که در زندگی دارد کنار بیآید بدینوسیله می تواند تا حدودی به آسایش و آرامش برسد .
حس درونی افراد حسود
آنجا که آدمهای حسود به شدت در درون خود تحت آزار و اذیت هستند و به گفته دین ما حسادت مانند آتشی است که فرد حسود را میخورد و نابود میکند، نباید آنها را مورد بیمهری قرار داد.
بلکه بهتر است به فردی که در خانوادهتان حسادت میکند، کمک کنید تا تحت درمان قرار بگیرد. پیش از کمک به او باید نکاتی را مورد توجه قرار دهید. اول اینکه ریشه حسادت ضعف اعتماد به نفس است یعنی به دلایل روانشناختی، افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند و هویت خود را از درون خویش دریافت نمیکنند و نیازمند و وابسته به تایید دیگران هستند، آدمهای حسودی محسوب میشوند. در واقع افراد حسود به دنبال ضعف اعتماد به نفس و احساس نداشتن امنیت در شرایطی که هستند به رقابتهای ناسالم دست میزنند.
برای مثال، همه ما دوست داریم در روابط اجتماعی نسبت به هم ردیفهای خودمان رشد کنیم و برای این رشد و ترقی همواره تلاش میکنیم و موفقیتهای دیگران را علاوه بر تحسین کردن، گاهی به صورت الگوی خود قرار میدهیم اما افراد حسود سعی میکنند با مخدوش کردن چهره کسانی که در سطح بالاتری از آنها هستند و در واقع با کاستن ارزش آن اشخاص در نظر دیگران، خود را بالاتر و بهتر جلوه دهند.
آنها مدام در تلاشاند که موازنه منفی ایجاد کنند و به جای کوشش برای رسیدن به سطوح بالاتر، آنهایی را که در سطح بالا هستند، به پایین میکشند تا به اصطلاح با هم در یک مقطع قرار بگیرند. این تلاش ناسالم، انرژی زیادی از آنها میگیرد و بسیار آزارشان میدهد. حسادت مصادیق گوناگونی دارد. در بچهها اغلب حسادتها به علت مورد توجه قرار گرفتن از سوی والدین است اما در بزرگسالان ریشه آن همان نداشتن اعتماد به نفس است. مصداق دیگر حسادت در روابط میان زن و شوهرها دیده میشود که متاسفانه جنبه پاتولوژیکی و بیماریزایی دارد. برای مثال، مردی نسبت به زیبایی همسرش حسادت میکند و ناخودآگاه او را به نازیبا شدن ترغیب میکند. در خانمها نیز حسادت دیده میشود و اغلب در مواردی که شوهرشان برجسته و مورد توجه باشد، دیده میشود اما بیشتر اوقات چون آقایان هستند که تمایل دارند همیشه همسرشان در برخی زمینههای اجتماعی و غیره از آنها پایینتر باشد و این موضوع را قانون میدانند، به خانمهای خود حسادت میکنند.
ممانعت از رشد شخصیتی، تحصیلی و اجتماعی خانمها از سوی شوهرشان مصداقی از این حسادت بیمارگونه است. به هر حال باید هر یک از همسران که متوجه این بیماری و صفت ناپسند میشوند، سعی کنند با یک زبان خوش دیگری را به سمت مراجعه به درمانگر ترغیب کنند. دادن اعتماد به نفس و بالا بردن حس امنیت او از وظایف شماست. به او بگویید شما هر چه هم ترقی کنید و به جایگاه بالایی برسید باز هم همسر خود را منحصر به فرد میدانید. امنیت موجب میشود محرک حسادت او کم شود.
آدم چگونه می تواند خودش راازحسودان محافظت کند ؟
متخصصین روانشناسی براین عقیده اند که حسادت در مرحله نابود کننده آن بسیار خطرناک است،
وآنرا نباید ساده گرفت . در هر جامعه ودر هر گروه اجتماعی بهتر است که آدم سعی کند افراد حسود را آرام کند وبا آنها به طریقی کنار بیآید ، یا حداقل سعی کند با آنها مواجه نشود ولی متاسفانه این روش در بسیاری از موارد مثل عدم برخورد با فامیل یا همکار امکان پذیر نمیباشد.
بنابراین شخص مورد حسادت باید سعی کند از آنچه که دارد مقداری به دیگری به بخشد وهمین عمل تا حدودی باعث آرامش نسبی حسود می شود یا شخص باید به وسایل وعناوینی دیگر سعی کند که حسود را آرام کند ،یعنی خشونت او را کاهش بدهد.
روشهای متعددی برای آرام کردن حسودان وجود دارد. مثلاً معمولاً کسانی که در منزل استخر دارند مرتب در مقابل دیگران شکایت از مشکلات داشتن استخر را می کنند ،یا بر عکس خود شخص حسود برای آرامش درونی می گوید: ” فلانی ویلا دارد وماشین نو ولی چه فایده بچه های او معتاد هسنتند.” همین افکار وواکنشها در روابط افراد ایجاد یک توازونی می کند .
بهترین موقعیت را کسانی دارند که با زحمت و مشقت زیاد به مال وثروت می رسند این گروه هیچ مشکلی با افراد حسود ندارند.
پرفسور هوبل ، به تمام کسانی که از حسادت رنج می برند توصیه می کند که به حسادت خود اعتراف کنند وبه خودشان دروغ نگویند ودر مورد این احساس رنج آور درست فکر کنند ودر تعین هدفشان تنها به توانائی وامکانات فردی خودشان تکیه کنند . در حقیقت باید بین ایده آل وواقعیت یک توازونی بوجود آورند واین در صورتی امکانپذیر است که شخص سعی کند نسبت به خودش سخت گیر نباشد وبه خودش بگوید که او نمی تواند به هر آنچه که آرزو دارد برسد واگر او به اندازه دیگری موفق نشد دلیل بر آن نیست که او انسان بد تری می باشد .
انسان حسود باید مرز هایش را بپذیرد وخیلی ساده می شود گفت با کمبود هائی که در زندگی دارد کنار بیآید بدینوسیله می تواند تا حدودی به آسایش و آرامش برسد .
آنجا که آدمهای حسود به شدت در درون خود تحت آزار و اذیت هستند و به گفته دین ما حسادت مانند آتشی است که فرد حسود را میخورد و نابود میکند، نباید آنها را مورد بیمهری قرار داد.
بلکه بهتر است به فردی که در خانوادهتان حسادت میکند، کمک کنید تا تحت درمان قرار بگیرد. پیش از کمک به او باید نکاتی را مورد توجه قرار دهید. اول اینکه ریشه حسادت ضعف اعتماد به نفس است یعنی به دلایل روانشناختی، افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند و هویت خود را از درون خویش دریافت نمیکنند و نیازمند و وابسته به تایید دیگران هستند، آدمهای حسودی محسوب میشوند. در واقع افراد حسود به دنبال ضعف اعتماد به نفس و احساس نداشتن امنیت در شرایطی که هستند به رقابتهای ناسالم دست میزنند. برای مثال، همه ما دوست داریم در روابط اجتماعی نسبت به هم ردیفهای خودمان رشد کنیم و برای این رشد و ترقی همواره تلاش میکنیم و موفقیتهای دیگران را علاوه بر تحسین کردن، گاهی به صورت الگوی خود قرار میدهیم اما افراد حسود سعی میکنند با مخدوش کردن چهره کسانی که در سطح بالاتری از آنها هستند و در واقع با کاستن ارزش آن اشخاص در نظر دیگران، خود را بالاتر و بهتر جلوه دهند.
آنها مدام در تلاشاند که موازنه منفی ایجاد کنند و به جای کوشش برای رسیدن به سطوح بالاتر، آنهایی را که در سطح بالا هستند، به پایین میکشند تا به اصطلاح با هم در یک مقطع قرار بگیرند. این تلاش ناسالم، انرژی زیادی از آنها میگیرد و بسیار آزارشان میدهد. حسادت مصادیق گوناگونی دارد. در بچهها اغلب حسادتها به علت مورد توجه قرار گرفتن از سوی والدین است اما در بزرگسالان ریشه آن همان نداشتن اعتماد به نفس است. مصداق دیگر حسادت در روابط میان زن و شوهرها دیده میشود که متاسفانه جنبه پاتولوژیکی و بیماریزایی دارد. برای مثال، مردی نسبت به زیبایی همسرش حسادت میکند و ناخودآگاه او را به نازیبا شدن ترغیب میکند. در خانمها نیز حسادت دیده میشود و اغلب در مواردی که شوهرشان برجسته و مورد توجه باشد، دیده میشود اما بیشتر اوقات چون آقایان هستند که تمایل دارند همیشه همسرشان در برخی زمینههای اجتماعی و غیره از آنها پایینتر باشد و این موضوع را قانون میدانند، به خانمهای خود حسادت میکنند.
ممانعت از رشد شخصیتی، تحصیلی و اجتماعی خانمها از سوی شوهرشان مصداقی از این حسادت بیمارگونه است. به هر حال باید هر یک از همسران که متوجه این بیماری و صفت ناپسند میشوند، سعی کنند با یک زبان خوش دیگری را به سمت مراجعه به درمانگر ترغیب کنند. دادن اعتماد به نفس و بالا بردن حس امنیت او از وظایف شماست. به او بگویید شما هر چه هم ترقی کنید و به جایگاه بالایی برسید باز هم همسر خود را منحصر به فرد میدانید. امنیت موجب میشود محرک حسادت او کم شود.
چگونه می توان از حسادت آزاد شد وبا آرامش زندگی کرد؟
خوشبختی و رضایت همیشه در هر جامعه ای در مقایسه با وضعیت موجود افراد آن جامعه صورت می گیرد ، چون بشر با همین مقایسه اجتماعی زندگی می کند واسیر انتظارات اجتماعی خود می باشد . هر انسانی باید سعی کند استعداد وامکانات فردی خویش را بیابد ، زیرا شخص حسود کسی است که خیلی کم در مورد خودش می داند ودر حقیقت هیچ اطلاعی از توانائی های خودش ندارد و به همین دلیل زندگی اش را بر اساس یک شخصیت غلط بر نامه ریزی کرده و خود را با گروهی مقایسه می کند که به طبقه اجتماعی دیگر تعلق دارند و با ارزشهای اخلاقی واجتماعی متفاوتی زندگی می کنند که شخص حسود هرگز نمی تواند خودش را به آنها برساند به همین دلیل به احتمال زیاد شخص تبدیل به یک فرد حسود عصبانی و افسرده می شود.

آزادی از حسادت
نکته مهم اینست که شخص ،حسادت را بپذیرد وبه خودش دروغ نگوید او باید سعی کند نقطه ای بین ایدآل وواقعیت را بیابد وتوازونی در زندگی خود بوجود آورد .در حقیقت باید پذیرفت که هیچ انسانی قدرت این راندارد که عدالت واقعی را در جامعه بوجود آورد ،کلاً حسادت در اثر تجربه بی عدالتی در جامعه بوجود می آید . معمولاً برای حسودان این سئوال به جا پیش می آید که بر چه اساسی گروهی بشتر از دیگران دارند و بر اساس چه قانون اجتماعی این تقسیم انجام شده است. اگر جامعه ای حسادت را بعنوان یک واکنش طبیعی انسانی در مقابل بی عدالتی ها اجتماعی ببیند ، می تواند جوابی هم برای سئوال بالا بیآبد. اماٌ متاسفانه حسادت در جامعه واکنشی ناپسند و ناخوشایند محسوب می شود وکمتر کسی راحت در مورد آن حرف می زند .حسادت همیشه وجود دارد حتی اگر سرمایه های موجود در جامعه را بطور مساوی بین مردم تقسیم کنند ، باز هم اگر شخصی از همان سرمایه مشابه آنرا با تلاش وشانس افزایش دهد و خوشبخت تر وراحت تر باشد مورد حسادت دیگران قرار می گیرد .
پرفسور رولف هوبل معتقد است فقط اگر خوشبختی وآزادی را در دنیا بطور مساوی تقسیم کنند دیگر حسادتی وجود نخواهد داشت ، زیرا هر جا که تفاوتی وجود دارد در حقیقت ریشه حسادت کاشته شده است . او اضافه می کند ، از آنجا که بشر همیشه سعی دارد خودش را غیر از دیگران نشان دهد وتمام سعی وکوشش او در پی اینستکه به دیگران ثابت کند که او به غیر از دیگری است زیرا اوخود را در همین تفاوت می شناسد ، وهیچوقت مایل نیست که دیگری بیشتر از او داشته باشد چون این باعث خجالت وشرمندگی او می شود به همین دلیل حسادت یک همراه دائمی انسان می باشد وبدین وسیله انسان می تواند بین فردیت وجمعیت بالانس بوجود آورد .
بدون دیدگاه