جن از دیدگاه قرآن
جن موجودی در اساطیر اسلامی و باورهای عامیانه است که به باور باورمندان جسمی از آتش یا بخار است که عقل و هوش دارد، توسط انسان دیده نمیشود، میتواند در اشکال مختلف ظاهر شود، کارهای سنگین انجام دهد و از آتش بدون دود خلق شدهاست. به گفته قرآن، محمد به عنوان پیامبر نزد جن و انس فرستاده شد و همچنین اجنه در کنار انسانها و فرشتگان سه گروه مخلوقات هوشمند هستند. رابطه جنها با ابلیس روشن نیست؛ قرآن یک مرتبه ابلیس را یک جن و در جای دیگر یک فرشته نامیدهاست و همین سبب سردرگمیهای بسیار شدهاست.در این بخش هلث کده در مورد جن در قران صحبت خواهیم کرد.
قبل از اسلام
منشأ دقیق اعتقاد به جن به روشنی مشخص نیست. برخی از خاورمیانهشناسان معتقدند که اجنه در نظر نخستین باورمندان به آنها، ارواح بدخواه ساکن بیابانها و مکانهای کثیف بودند که اغلب به شکل حیوانات زشت درمیآمدند.برخی دیگر معتقدند آنها در اصل خدایان طبیعت بودند که به تدریج با افزایش اهمیت دیگر خدایان به حاشیه رانده شدند. با این وجود، بسیاری از اعراب در دوران پیش از اسلام جنها را پرستش میکردند اما معتقد بودند اینان برخلاف خدایان، جاودان نیستند. هر چند فانی بودن اجنه سبب شده بود در مرتبهای پایینتر از خدایان قرار داده شوند، به نظر میرسد آنها در زندگی روزمره اعراب قبل از اسلام اهمیت بیشتری نسبت به خدایان داشتند. طبق عقاید رایج میان اعراب اجنه به فالگویان، فلاسفه پیش از اسلام و شاعران الهام میکردند.
اعراب برای اجنه فرهنگ و جامعه مشابه فرهنگ خود قائل بودند؛ برای خود قبیله و رهبر داشتند و رهبران قبایل از متحدان خود محافظت میکردند و از قاتلان اعضای قبیله یا قبایل متحدشان انتقام میگرفتند. علیرغم اعتقاد به بیشتر بودن قدرت جن نسبت به انسان، تصور میشد یک انسان قادر است در مبارزه تن به تن یک جن را بکشد. اعراب اعتقاد داشتند اجنه میتوانند تغییر شکل دهند، اما زمان نامرئیبودن هراس بیشتری ایجاد میکردند زیرا آن زمان میتوانستند بدون دیدهشدن حمله کنند.دلیل دیگر برای ترس از اجنه میان اعراب، این بود که آنها را مسبب انواع مریضیها و همچنین بیماریهای روانی میدانستند. به گفته یولیوس ولهاوزن، در اعتقاد باورمندان جنها در مکانهای متروک و تاریک زندگی میکنند.
برخی از محققان معتقد هستند در اعتقادات اعراب تا قبل از محمد فرشتگان و شیاطین وجود نداشتهاست و بدین ترتیب اجنه فرشته یا شیطانی نبودند. در جانب دیگر، عامرهالزین میگوید بتپرستان عرب به فرشتگان اعتقاد داشتند، اما اصطلاح جن برای انواع موجودات ماوراءالطبیعه در ادیان مختلف استفاده میشد؛ بنابراین، فرشتگان و شیاطین زرتشتی، مسیحی و یهودی با جنها ترکیب میشدند. به گفته جاحظ، اعراب پیش از اسلام معتقد بودند جامعه جنها از چندین قبیله و گروه تشکیل شدهاست و برخی از حوادث طبیعی مانند طوفان را به آنها نسبت میدادند. آنها همچنین فکر میکردند جن میتواند از انسان محافظت کند، با او ازدواج کند، او را برباید، تسخیر کند و حتی بکشد.
جنیان و سلیمان
در اسلام سلیمان یکی از پیامبران بسیار مهم میباشد. اسلام سلیمان را پسر داوود میداند که خداوند حکمت بسیار زیادی به او ارزانی کرده بود. سلیمان به اذن خدا بر تمامی موجودات زنده مسلط بود و زبان حیوانات را میفهمید. قرآن بیان میکند که سلیمان باد را تحت کنترل گرفت. همچنین قرآن ذکر میکند که سلیمان به خواست خدا بر اجنه مسلط شده بود و این اجنه بنای معبد سلیمان را برای او ساختند. داستان سلیمان و هدهد در قرآن ذکر شدهاست. به گفتهی منابع یهودی و اسلامی،سلیمان هفتاد و دو دیو(جن) که از فرمانروایان و بزرگان جن بودند را به بند کشید. کتابی در راستای شناخت این هفتاد و دو دیو با نام کلید کوچکتر سلیمان توسط آلیستر کرولی نوشته و منتشر شده است.
در اسلام
بنا بر باور اسلام، نام دستهای از موجودات فراطبیعی است. اعتقاد اسلام بر این است که وجود آنها آتش بدون دود است (قرآن ۵۵:۱۴; الرحمن، ۱، «و جنیّان را از رخشنده شعله آتش خلق کرد.») که هم به صورت آشکار و هم به صورت ناپیدا زندگی میکنند در قسمتهای مختلفی از قرآن از آن یاد شده، هفتاد و دومین سوره قرآن به نام آن (الجن) نامگذاری شدهاست؛ محققان فرهنگ عرب ریشه این واژه را از کلمه جنا میدانند، اما ممکن است ریشه خارجی داشته باشد. منابع قدیمی فارسی واژه فارسی پری و کلمه عربی جن و پری را بهطور همزمان بهکار میبردند؛ ولی در اصل جن و انس میباشد که در قرآن به آن اشاره شدهاست.در کتاب شومان مستند به متون شیعی از شومان به عنوان ابوالاجنه یاد شدهاست.
در قرآن
در قرآن حدوداً ۲۹ بار از اجنه نام برده شدهاست. بر اساس سنت اسلامی، محمد به عنوان پیامبر نزد جن و انس فرستاده شد و دیگر پیامبران و رسولان نیز به هر دو گروه فرستاده میشدند.در قرآن سورهای به نام جن وجود دارد که محتوای آن در مورد نزول به اجنه است و همچنین چند قصه وجود دارد در باب مشاهده نزول به جنیان از سوی یکی از صحابههای محمد.این داستانها با یکدیگر تفاوتهایی دارند.در داستان سلیمان آنها به عنوان ارواح طبیعت ظاهر میشوند و با شدیمها در تلمود قابل مقایسه هستند.
در اعتقاد مسلمین، خدا به سلیمان توانایی گفتگو با حیوانات و ارواح را اعطا کرد. او جنها و شیاطین سرکش را تحت فرمان سلیمان قرار داد تا مجبورشان کند معبد اول (هیکل سلیمان) را بسازند. در موارد دیگر، در قرآن به اعراب بتپرست ارجاع داده شده که گفته میشود به جای خدا، از اجنه کمک میخواهند. جایگاه جنها در قرآن از مقام خدایی به ارواح کوچک پایین آمده و معمولاً با انسان در یک سطح است. برای تأکید بر توحید، در قرآن تمام قرابت میان جن و خدا انکار شدهاست و بنابراین جنها در مرتبه انسان قرار گرفتهاند و مانند آنها بعد از مرگ توسط خدا قضاوت میشوند. از اجنه در احادیث نیز نام برده شدهاست. یک حدیث آنان را به سه گروه تقسیم میکند؛ یک نوع پرواز میکند، دیگری مثل مار و سگ و سومی مانند انسان حرکت میکند.
پیشنهاد شده از سراسر وب
- علائم بیماری اعصاب
- علائم بارداری قبل از پریود
- خواص 4 تخمه
- علائم بارداری در هفته چهارم
- شربت دکسترومتورفان برای کودکان
- بهینه سازی سایت وردپرس
- وکیل
جن از دیدگاه علم
تاکنون هیچ تحقیق مستدل علمی و هیچ سند یا عکس معتبر در مورد جن در نشریات علمی چاپ نشدهاست. عکسهایی با عناوین متفاوت از جن در اینترنت و نشریات نا معتبر پخش شدهاند که هیچکدام واقعی نمیباشد یا حداقل واقعی بودن آنان اثبات نشدهاست. داستانهایی که از زبان افراد در خصوص جن و جنیان روایت میگردد یا افرادی را به عنوان جن زده شده نام میبرند در علم پزشکی به هیچ عنوان تأیید نمیشود و دلیل اصلی این گونه بیماریها اختلالات روانی اسکیزوفرنی یا شیزوفرنی است.

جن از دیدگاه علم
در علوم غیرتجربی مانند فلسفه در خصوص جن نظراتی ابراز شدهاست. از جمله ابن سینا در کتاب «حدود» در تعریف جن میگوید: «موجود زندهٔ هوایی ناطق [به معنی نطق درونی یا همان اندیشیدن] دارای جرم شفاف است و به اشکال گوناگون متشکل میشود». وی در کتاب پنج رساله میافزاید: «جن مخلوق مستور خدا هستند. به خاطر پوشیده بودنشان به جن نامیده شدهاند.»
منبع:ویکی پدیا
نکات جالب آفرینش جن
«سنفرغ لکم ایه الثقلان»
2 . جن از لحاظ رتبه زمانى اولین «ثقل» است «و الجان خلقناه من قبل …» و از لحاظ رتبه مقامى دومین «ثقل» است زیرا انسان اشرف مخلوقات است .
3 . ماهیت آن از آتش است «و خلق الجان من مارج من نار» (1) .
«جن را از مخلوطى از آتش آفرید» . (الرحمن: 15) .
4 . خلقتش بر خلقت انسان تقدم دارد اما این که چه مقدار است ظاهرا دلیل متقنى در دست نیست جز اینکه محى الدین عربى مىگوید: «بین خلقت جن و خلقت آدم شش هزار سال فاصله بوده است» . و مسعودى گفته است: «موقعى که خداوند اراده کرد آدم را خلق کند مدت هفت هزار سال بر جن گذشته بود» . آیه 27 سوره حجر دلالتبر تقدم خلقت جن بر انس دارد . همچنین در اکثر آیات قرآن کلمه جن جلوتر از انس آمده که این خود شاهد مدعاست (2) .
5 . جنیان داراى علم، ادراک و تشخیص حق از باطل و قدرت منطق و استدلال هستند (آیات مختلف سوره جن) .
6 . داراى تکلیف و مسؤلیت هستند (آیات سوره جن و الرحمن) .
7 . گروهى از آنها مؤمن صالح و گروهى کافرند . «و انا منا الصالحون و منا دون ذلک» (جن: 11) .
8 . آنها با بعضى انسانها ارتباط برقرار مىکنند و با آگاهى محدودى که نسبتبه بعضى از اسرار نهانى دارند به اغواى انسانها مىپردازند (3) (جن: 6) .
9 . خدا را عبادت مىکنند، «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون» (ذاریات: 56) .
روز قیامتبه جن مانند انسانها گفته مىشود آیا پیامبران نیامدند؟ آیا شما را از این روز بیم ندادم؟ هر دو بر کفر خود گواهى دهند . آیه 130 سوره انعام صریح است در اینکه جن مکلف است و همچون انسان کافر مىشوند و پیامبرانى از خود دارند و با مراجعه به سوره جن و آیات 29 و 32 سوره احقاف چنین بر مىآید که حضرت رسول صلى الله علیه و آله بر آنها پیامبر است (4) . در خصوص اینکه چگونه عبادت مىکنند و آیا مسلمانان آنها نیز مانند انسان نماز مىخوانند و روزه مىگیرند و یا اینکه عبادت ایشان به نحوه دیگرى است؟ ظاهرا دلیل نقلى دردست نیست اما از آنجایى که آنها همراه انسان مورد امر الهى قرار گرفته و مکلف به عبادت هستند و از طرفى پیامبران آنها همان پیامبران انسانها هستند و پیامبر ما، پیامبر طایفه جن نیز است، بعید به نظر نمىرسد که عبادت آنها همچون انسانها بوده و به تناسب نوع خلقتشان و عالم حیاتشان به پرستش خداوند مشغول باشند (5) .
10 . مانند انسانها مرگ و میر دارند و گروهى جاى گروهى را مىگیرند (6) . (فصلت: 25) .
11 . در میان آنها افرادى یافت مىشود که از قدرت زیادى برخوردارند همانگونه که در میان انسانها چنین است . در سوره نمل آیات 17 تا 39، لشکرکشى حضرت سلیمان به مملکت «سبا» نقل شده و در آنجاست که عدهاى از جن جزء لشگریان او بودند و عفریتى از جن به او گفت: من تخت ملکه را پیش از آن که از جاى خود حرکت کنى نزد تو مىآورم .
12 . آنها مانند انسان، قدرت بر انجام کار دارند . با وجود خلقت لطیفى که دارند، براى حضرت سلیمان که آنها را به امر الهى مسخر کرده بود، کار مىکردند . کاخها، تمثالها و کاسههاى بزرگ مىساختند . پس از مرگ حضرت داود علیه السلام فرزندش حضرت سلیمان علیه السلام جانشین او شد و خداوند به او فرمان داد تا ساختمان بیتالمقدس را تمام کند . سلیمان، آدمیان، جنیان، و شیاطین را جمع کرد و کارها را میان آنها تقسیم کرد و هر گروهى را مامور به انجام کارى کرد . جنیان را براى بهدست آوردن سنگهاى مرمر سفید صاف از معادن مامور کرد و پس از ساختن شهر بیتالمقدس، جنیان را به چند دسته تقسیم کرد: گروهى را مامور استخراج سیم و زر از معادن; و گروهى را مامور در دریاها و بیرونآوردن انواع مرواریدها و گوهرها و گروهى دیگر را مامور کرد براى او مشک و عنبر و سایر مواد خوشبو را فراهم آورند (7) .
13 . مانند سایر موجودات زنده نر و ماده دارند و این موضوع در آیه 36 سوره «یس» قابل تامل و دقت است . آیه مىگوید: نبات و انسانها نر و ماده دارند و نیز چیزهایى که ما آنها را نمىدانیم، نر و ماده دارند و عبارت «و مما لا یعلمون» ; جن را نیز شامل مىشود ولى ما کیفیت آن را نمىدانیم . همچنین در سوره جن از قول آنها نقل شده که مىگفتند: مردانى از آدمیان به مردانى از جن پناه مىبردند (جن: 6) . چون قرآن اشاره به مردان جن کرده است، پس حتما زنان جن هم وجود دارند (8) .
14 . طبق آیات قرآن مانند انسان توالد و تناسل دارند و در چند آیه در وصف حوریان بهشتى آمده است: «حوریان بهشتى را قبل از شوهرانشان، نه آدمى و نه جن دست زده است» (الرحمن: 74) . این آیه به وضوح دلالت دارد بر این که جن هم آفرینش دو جنسى دارد و تکثیر نوع آن به وسیله مقاربت نر و ماده صورت مىگیرد اما در کلام وحى، درباره مقاربت آنها سخنى به میان نیامده جز اینکه ابن عربى در کتاب فتوحات گفته است: «تناسل بشر به القاى آب نطفه در رحم است و تناسل جن به القاى هوا در رحم انثى مىباشد» (9) .

جن از دیدگاه قرآن
روایاتى نیز در این رابطه در دست مىباشد که از جمله آنها بخشى از وصیت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله به حضرت على علیه السلام است که فرمودند: «اى على در شب اول، وسط و آخر ماه آمیزش مکن زیرا جنیان در این سه شب براى مقاربت پیش زنان خود مىروند …» (10) .
15 . از آنجایى که موجودات لطیفى هستند، در شرایط عادى و در هر زمانى نمىتوان آنها را دید . اما جنیان، ما انسانها را مىبینند چنانکه درباره برحذرداشتن بنىآدم از شیطان و اتباع او آمده است (11) (اعراف: 27) .
16 . بدان آنها از نظر قرآن «شیاطین» نام دارند . یکى از مواهبى که خداوند به حضرت سلیمان علیه السلام بخشید، تسخیر شیاطین یعنى همان جنیان سرکش و متمرد بود به طورى که در مسیر سازندگى و استخراج منابع گرانبها قرار گرفتند (12) .
17 . روز قیامت محشور مىشوند . (انعام: 128) .
18 . آیات قرآن را استماع مىکردند .
19 . به زبان قرآن آشنایى دارند .
20 . تفاوت بین کلام عادى و کلام اعجاز آمیز را مىدانند .
21 . خود را موظف به تبلیغ مىدانند .
22 . به اعجاز قرآن اعتراف مىکنند .
23 . مثل انسانها اصل اختیار و آزادى بر آنها حاکم است .
24 . یقین دارند که نمىتوانند بر اراده خداوند در زمین غالب شوند و نمىتوانند از پنجه قدرت او فرار کنند .
25 . داراى شعور و اراده هستند .
26 . ایمانشان به خداوند متعال ایمان توحیدى استیعنى مؤمنان آنها احدى را شریک خدا قرار نمىدهند .
27 . مؤمنان آنها مشرکین انس و جن را تکذیب مىکنند .
28 . منحرفین آنها هیزم جهنم هستند .
29 . مقارن با نزول قرآن و بعثتخاتمالانبیاء صلى الله علیه و آله از تلقى اخبار غیبى آسمانى و استراق سمع براى به دست آوردن آن ممنوع شدند (13) .
30 . داراى عقاید مختلف بوده و عدهاى از آنها فاسق و فاجر و ظالم هستند و عدهاى از آنها صالح و مؤمن و اما این که آنها مانند انسانها، شیعه و غیر شیعه هم دارند، شواهدى وجود دارد که صحت این مطلب را تایید مىکند . زیرا در روایات بسیارى از لسان اهلبیت علیهم السلام عدهاى از جنیان به عنوان شیعه معرفى شدهاند . از آن جمله است روایتى که ابوحمزه ثمالى نقل کرده و گفته است: «روزى جهتشرفیابى به حضور امام باقر علیه السلام اجازه خواستم، گفتند که عدهاى خدمت آن حضرت هستند . لذا اندکى صبر کردم تا آنها خارج شوند . پس کسانى خارج شدند که آنها را نمىشناختم، داخل شدم و به حضرت عرض کردم: دایتشوم الآن زمان حکومتبنىامیه است و شمشیرهاى آنها خونریز مىباشد (یعنى ورود افراد ناآشنا براى شما خطرناک است!)
امام فرمودند:
«اى اباحمزه اینان گروهى از شیعیان از طایفه جن بودند آمده بودند تا از مسائل دینى خود سؤال کنند (14) .
از برخى از بزرگان نقل شده است که بعضى از جنیان حتى مقلد مراجع بودهاند و مسائل خود را از آنان مىپرسیدهاند . مثل مرحوم حاج میرزا حسین، حاج میرزا خلیل از مراجع صدر مشروطیت که یکى از جنیان به صورت شخص عادى در سرداب منزل به حضور ایشان مىرسیده و مسائل مربوط را مىپرسیده است (15) .
31 . دین حضرت موسى علیه السلام را قبل از اسلام تایید و تصدیق کردند . وقتى تنى چند از آنان براى شنیدن آیات قرآن نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله رسیدند به سوى قوم خود برگشتند و گفتند: «ما گروه جنیان آیات کتابى را شنیدیم که پس از موسى علیه السلام نازل شده است …» (احقاف: 30) .
32 . آنها داراى مکان هستند ولى به این معنا نیست که مانند انسان یک فضاى خاصى از ماده خاکى را اشغال کردهاند و خانههایى چون خانه انسان و امکاناتى مثل انسان دارند و چون نوع خلقت آنها با حقیقتخاکى انسان تفاوت دارد، طبیعى است که محل زندگیشان متناسب با حقیقت آنهاست که بهطور قطعى مکان مشخصى از آنها به دست نمىدهند . ما در اینجا به یک نمونه از آن اشاره مىکنیم (16) .
در روایتى از امام صادق علیه السلام آمده است که فرمودند: «در وادى شقره (بیابانى که رنگ خاکش سرخ مایل به زرد است) نماز نخوان زیرا در آنجا منازل جن است» (17) . در غرب شهر مکه مسجدى وجود دارد به نام «مسجد الجن» که محل نزول جنیان در مکه است و مستحب استحاجیان در آن مسجد رفته و دو رکعت نماز بجا آورند (18) .
33 . آنها مىخورند و مىآشامند زیرا مانند انسان نیاز به رشد و تولید مثل دارند و طبیعى است که تغذیه نیز داشته باشند . اما این که از چه چیزهایى تغذیه مىکنند، از روایات چنین بر مىآید که آنها از بازمانده غذاى انسان و مغز استخوان استفاده مىکنند . چنانکه «ابن بابویه» نقل کرده است: «گروهى از طایفه جن خدمت پیامبر اکرم شرفیاب شدند و عرض کردند اى رسول خدا چیزى براى خوردن به ما عطا فرما، حضرت هم استخوان و بازمانده غذا به آنها عطا کرد (19) .
و نیز امام صادق علیه السلام مىفرماید: «استخوان و ضایعات غذاى جنیان است» (20) .
34 . مانند انسان مىخوابند . از آیه 255 سوره بقره چنین استنباط مىشود که تنها ذات اقدس احدیت است که نمىخوابد و همه مخلوقات از خواب ناگزیرند چنانکه در روایت آمده امام صادق علیه السلام فرمودند: «به غیر از خداوند متعال; همه خواب دارند حتى فرشتگان» (21) .
35 . به محضر ائمه علیهم السلام مىآیند و مسائل دینى خود را مىپرسند در اصولکافى ج1 ص394 بابى تحت عنوان (جن در محضر ائمه علیه السلام) وجود دارند و در آن باره هفتحدیث نقل شده از جمله «سدیر صیرفى» نقل مىکند که امام باقر علیه السلام در مدینه به من سفارشهایى فرمود . از مدینه بیرون رفتم در میان راه «روحا» (محلى است چهل یا سى میلى مدینه) بودم که مردى با لباس خود به من اشاره کرد . به سوى او برگشتم و خیال کردم که تشنه است .
ظرف آب را به او دادم گفت: نیاز به آب ندارم، نامهاى به من داد که مرکب آن خشک نشده بود، ملاحظه کردم مهر امام باقر علیه السلام بود، گفتم: این نامه را کى به تو داد؟ گفت: الآن . در نامه دستورهایى بود . چون متوجه آن مرد شدم، دیدم کسى نیست، بعد از آن ابوجعفر علیه السلام به مکه آمدند، به حضرت عرض کردم: فدایتشوم، مردى نامه شما را آورد که مهرش خشک نشده بود، فرمود: اى «سدیر» ما خدمتکارانى از جن داریم، چون خواهیم کارى به فوریت انجام پذیرد، آنها را مى فرستیم (22) .
رانده شدن جن
رانده شدن جن از آسمان، یکى از مطالب قابل دقت قرآن است . آیات 8 تا 10 سوره جن مبین این مطلب است که جن قبلا محلهایى در آسمان براى استراق سمع داشتهاند و سپس دیدهاند که آسمان پر از نگهبان و شهاب است و شهاب در کمین آنهاست که استراق سمع مىکنند، پیش خود گفتند: نمىدانیم آیا خداوند در اثر این تحول، رشد و کمالى براى اهل زمین اراده کرده و یا بلایى به آنها خواهد رسید . در روایات اهلبیت علیهم السلام منقول است که این تحول بعد از ولادت رسول اکرم صلى الله علیه و آله اتفاق افتاد و از اهل سنت آن را در وقتبعثت آن حضرت گفتهاند و آن را در مجمعالبیان ذیل آیه 18 سوره «حجر» از ابن عباس و در سوره «جن» از بلخى نقل کرده است . در «تفسیرصافى» در سوره «جن» از احتجاج از حضرت امام صادق علیه السلام نقل شده: این ممنوعیتبراى آن بود که در زمین چیزى مانند وحى از خبر آسمان نباشد و آنچه از جانب خداوند آمده باشد، ملتبس نگردد … ناگفته نماند آیات قرآن دال بر آن است که در آسمان محلى براى دانستن اسرار خلقت و کارهاى آینده روى زمین وجود دارد که جنیان به آنجا نزدیک مىشدهاند . عدهاى از دانشمندان مسلم گرفتهاند که پیامهاى مرموزى به طور مرتب و موجهاى منظم از آسمان به زمین ارسال مىگردد و آن را «بىسیم کیهانى» نام گذاشتهاند . «کارل جانسکى» به سال 1932 میلادى 8 ماه مراقب گرفتن این پیامها با بىسیم خود شد و دید هر شب چهار دقیقه از شب قبلى زودتر ارسال مىگردد و آن به واسطه این بود که گردش زمین به دور خورشید موجب مىشود غروب و طلوع ستارگان هر روز چهار دقیقه زودتر از روز قبل باشد . در پایان سال 1933 میلادى سمینارى از متخصصین این علم منعقد شد . جانسکى در این سمینار طى بیانیهاى از مشاهدات خود پرده برداشت و متذکر شد که در ستارگان موجوداتى مىباشند که قادر به تکلم هستند و این پیامهاى آسمانى که با تلسکوپهاى بىسیم قابل دریافت هستند، انسان را در شناخت هر چه بیشتر جهان کمک مىکنند … در فوریه سال 1942 دلائلى بر صحت نظر جانسکى اضافه شد; زیرا دیده شد که یک سلسله پیامهاى فضایى، کار جهتیابى رادارى را که در انگلستان به کار گذاشته شده بود، متوقف کرد .
دانشمندان پس از کوشش فراوان بالاخره دریافتند که این وقفه در اثر یک سرى پیامهاى تلگرافى است که از یک سوى ناشناخته از ماوراى افق بوده است و فعلا این مطلب را دانشمندان تقریبا مسلم گرفتهاند (23) .
ولى از نظر قرآن مجید چنانکه در سابق اشاره شد، این مطلب مسلم و حتمى است . نویسنده کتاب فوق عقیده دارد که جن براى شنیدن چنین اصواتى به آسمان نزدیک مىشدند نه براى شنیدن وحى; زیرا وحى را جز کسى که به او وحى مىشود، کسى نمىشنود .
خلاصه; آیات قرآن روشن مىکند که جنیان مىکوشیدند تا آسمان را رصد کنند و اسرار آن را به دست آورند تا از اسرار خلقت و حوادث آینده مطلع شوند (24) . آرى این بود اوصاف و ویژگیهاى جن از دیدگان قرآن و عترت علیهم السلام اما افراد ناآگاه که نتوانستهاند حقیقت جن را حداقل تا حدودى بشناسند، ره افسانه زدند و خرافات زیادى درباره این موجود ساختند که با عقل و منطق سازگارى ندارد .
پىنوشت:
1) قاموس قرآن: همان ج، ص62 – 63 .
2) ماخذ قبل: ص28 – 29 .
3) تفسیر نمونه: همان ج، ص 154 .
4) قاموس قرآن: همان ج، ص 63 .
5) جن و شیطان: ص 63 .
6) ماخذ قبل: ص 63 .
7) تفسیر نمونه: ج13، ص 475، 476 .
8) قاموس قرآن: همان ج، ص 67 .
9) وسایل الشیعه: ج14، ص91 . جن و شیطان ص 56 .
10) وسایل الشیعة: ج14، ص 91 .
11) قاموس قرآن: همان ج، ص 64 .
12) تفسیر نمونه: ج19، ص 286 .
13) تفسیرالمیزان: ج20، ص 185 – 186 – 187 – 190 – 191 – 193 – 198 – 199 .
14) میزانالحکمه: رىشهرى، ج2، ص118 .
15) معارف قرآن: ص 316 .
16) جن و شیطان: ص 71 .
17) وسایل الشیعة، ج3، ص 452 .
18) ماخذ قبل: ص 76 .
19) وسایل الشیعة: ج1، ص 252 .
20) همان، ص 252 .
21) جن و شطان: ص 52 .
22) اصول کافى: ج1، ص 394 .
23) نقل از کتاب قرآن بر فراز اعصار: تالیف عبدالرزاق نوفل) .
24) قاموس قرآن: همان ج، ص 68 – 70 .
بدون دیدگاه