تجربیات زندگی مشترک
تجربیات زندگی مشترک هر کسی میتواند تجارب خوبی رو به بقیه انتقال دهد در این بخش از هلث کده با ما همراهی کنید تا از زندگی مشترک خود بیشتر لذت ببرید.

تجربیات زندگی مشترک
زندگی مشترک
گرچه شروع زندگی مشترک آسان است و همهچیز در سایه گذشت و گفتن عبارتهای دلنشین به همسر مانند: چشم عزیزم، باشه هرچی تو بگی، اشکالی نداره و غیره سپری میشود اما این سبک زندگی مشترک برای مدت زیادی دوام نمیآورد .
بهتدریج انجام دادن خواسته همسر جای خود را به انجام دادن خواسته خود میدهد. زن یا شوهر تمایل دارد حرف خودش را به کرسی بنشاند و دیگر از چشم گفتنها خبری نیست. حالا دیگر دوره چرا این کارو کردی و چرا این کار را نکردی است. زن میخواهد به آرزو های دوران مجردی اش جامه عمل بپوشاند و مرد احتیاج دارد که همانند دوران مجردی آزاد زندگی کند.
اینجاست که کار دشوار میشود دو نفر آدم با تو تربیت خانوادگی متفاوت با دو شخصیت و رفتار جداگانه میخواهند کنار هم و زیر یک سقف به زندگی مشترک ادامه دهند و تنها الگوی رفتاری آنها هم پدر و مادرشان هستند. اگر زن و شوهر کمی عمیقتر فکر کنند الگوی اطرافیان را هم در اختیار دارند ولی اینها کافی نیست .
حالا تصورش را بکنید یکی از زوجین در یک خانواده پدرسالار و دیگری در یک خانواده مادر سالار پرورش و تربیت شده است. چه نمایشی برپا میشود مثلا زن میخواهد در اول زندگی طرف را سر جایش بنشاند و در مقابل مرد میخواهد حرف خود را ثابت کرده و آن را به کرسی بنشاند .
زن از چشم گفتنهای خود خسته شده و نیاز دارد نه بگوید، مرد هم که برخلاف میل باطنی بدون رضایت و تنها برای جلوگیری از دعوا با همسر همیشه چشم گفته، حالا فکر میکند که کوتاه آمدن درست نیست زیرا همسرش بدعادت شده است به همین دلیل او نیز تصمیم میگیرد نه بگوید. آنوقت است که همین نه گفتنها میتواند یک زندگی مشترک موفق را با شکست روبرو کند. پس چه باید کرد ؟
برای اداب همسر داری به این مقاله مراجعه کنید
باید آموختن را سرلوحه برنامهها در زندگی مشترک قرار داد
برای اداره زندگی مشترک خوب و شاداب باید بسیار مطالعه کرد. باید کوچکترین خصوصیات رفتاری همسر خود را دانست. خواستهها و آرزوهای همسر را به خاطر سپرد. به اهداف، مسئولیتها و مشکلات همسر توجه کرد. به حساسیتها و نگرشهای او دقت کرد و خلاصه باید موضوعات فراوان دیگری را آموخت وگرنه هیچچیز نمیتواند سیر طبیعی و معمول خود را در زندگی زناشویی بپیماید .

زندگی مشترک
برای رسیدن به تفاهم با همسر ، تنها راهکار آن است که مرتب در حال تمرین باشیم. دائم از خود بپرسید که برای خشنودی همسرم و خودم باید چهکار کنم؟ مردی که یاد نگرفته بعد از ازدواج دور جلسات مجردی اش خط بکشد باید به یاد داشته باشد که اکنون شریکی در زندگی دارد که باید وقتش با او صرف شود .
بیشتربخوانید بیشتر بدانید
- خواص نارنگی و سرماخوردگی
- علائم بیماری سرطان خون
- قرص پنتوپورازول
- شکست عشقی بد
- نی نی سایت ضد آفتاب لانسون
- سئو سایت
- وکیل
خانمی که بعد از ازدواج میخواهد سرگرمیهای دوران مجردی خود را حفظ کند باید به یاد بیاورد که فوت و فن شوهرداری راه و رسم جداگانهای دارد. اینگونه زنان و مردان باید به یادآورند که دوران مجردی با دوران متأهلی فرق دارد. زن و شوهر باید در تلاش باشند که نکات جدیدی را درباره یکدیگر بیاموزند هرروز آنها را به کار ببرند و هرگاه که اختلافات زناشویی پیش آمد، با مطالعه و شرکت در کلاس های آموزشی و یا راهنمایی گرفتن از یک فرد باتجربه یا مراجعه به مشاوره خانواده ، روابط با همسر خود را بهبود دهید.
تجارب زندگی مشترک
میخوام که تجربیات زندگی متاهلی ام رو براتون بگم شاید که به دردتون خورد.
من یه مرد ۲۸ ساله هستم وقتی میخواستم همسرم رو انتخاب کنم کلا در دل و احساس و عاطفه رو بستم تا یه ازدواج کاملا منطقی و عاقلانه داشته باشم ( البته اینم بگم که یه آدم به شدت عاطفی هستم و فکر نکنید که از عشق و احساس به همسر به دور هستم ) به خودم گفتم اول عاقلانه انتخاب کن بعد یه عمر عاشقانه زندگی کن.
نشستم با خودم بدون تعارف ویژگی های مثبت و منفی ام رو لیست کردم و همچنین ویژگی ها و خصوصیاتی که همسرم باید داشته باشه رو تعیین کردم. یه جمع بندی کردم و به مادرم گفتم همچین همسری میخوام.
خب رفتیم چند جا خواستگاری که نشد ( یا اونا نمیخواستن یا ما ) تا اینکه رفتم خواستگاری دختری که الان همسرم هستن.
همیشه به خودم میگفتم که اگه تو همه کارها عجله میکنی حق نداری تو ازدواج عجله کنی بخاطر همین مسئله دو تایی نشستیم درباره تمام موضوعاتی که برامون مهم بود صحبت کردیم . یادمه جلسه اول بهش گفتم که هر مسئله ای که برات مهمه و حساسیت زاست باید ازم بپرسی منم بهت قول میدم صادقانه جواب بدم و بالعکس. اونم پذیرفت .
به خونواده دختر از طریق خونوادم گفتم که دو طرف یه فرصت خیلی خوب به همدیگه بدن واسه تحقیق نهایی ( نظر خودم حداقل یه ماه بودش ) که اونا هم پذیرفتن .
خلاصه بعد از تحقیق نهایی و جمع بندی صحبتهامون با همدیگه عقد کردیم. تجربیات این چند سال زندگی مشترک میگه که اگه واقعا دوسش داری از، اشتباهاتش گذشت کن و به همسرت عشق بورز طوری از سر کار بیای خونه و همسرتو در آغوش بگیر که همسرت فکر کنه چند ساله ندیدیش .
وقتی اینا رو انجام بدی و تو تمام مسایل زندگی همسرت برات مهمترین باشه اونوقت نتیجه اش هم میبینی . نتیجه اش اینه که اونم خودشو تماما وقف تو میکنه و تمام عشقشو نثارت میکنه اینا همش تو زندگی بنده واقعیت داره . منم یکی مثه شماها که تو این جامعه دارم زندگی میکنم.
تو مسائل زناشویی هم از همسرم خواسته ها و نیازها و انتظاراتش رو خواستم ، اوایل رو نداشت بگه ولی بهش کمک کردم گفتم که رو کاغذ بنویس و بهم بده اونم بعد چند روز همین کار رو کرد منم خواسته ها و انتظاراتمو نوشتم و بعد اینکه یخمون آب شد نشستیم دربارش صحبت کردیم و پیشنهاد منو قبول کرد پیشنهادم این بود که مشترکاتمون رو انجام بدیم که اونم خیلی خوشحال شد ( این گفتگوها بعد از عقد و قبل از عروسی بود ) وقتی وارد زندگی شدیم عشق و علاقمون چند برابر شد و اون مسایل جنسی که اشتراک با هم نداشتیم به دلیل وجود معجون عشق به روابطمون اضافه شد ( البته نه همه اش بلکه بعضی از آنها )
اینا رو گفتم که بدونید عشق و علاقه و محبت بین زوجین حرف اول رو میزنه و کسایی که این مورد رو بهش اهمیت بدن به باقی نیازاشون تو زندگی مشترک میرسن میگن چون که صد آمد نو هم پیش ماست.
امیدوارم این تجربه چند ساله از ازدواجم بتونه به کاربرای این سایت کمکی کرده باشه.
یا حق
بدون دیدگاه