فیلم کمدی خارجی
در این مقاله هلث کده را با فیلم های کمدی خارجی آشنا می کنیم. با ما همراه شوید.
فیلم کمدی
کمدی (شادی‌نامه یا شادانه) (به یونانی باستان: κωμῳδία / kōmōidía) و (به لاتین: comoedia) یکی از انواع (ژانرهای) نمایشی است و از واژهٔ یونانی kōmōidía (متشکل از دو بخش κῶμος / kỗmos، (جشنی به افتخار دیونسیوس)، و ἀοιδή (آواز)) ریشه می‌گیرد.
معادل فارسی این کلمه، به عنوان نوع (ژانر) نمایشی، خنده دار است.
- به ظاهر هدف کمدی خنده و تفریح است اما در حقیقت مسائل جدی در پردهٔ شوخی نموده می‌شود. در کمدی شخصیت قهرمانان و شکست‌هایشان بیشتر جنبهٔ شادی‌آور و عمدتاً سرگرمی دارد و معمولاً بیننده بدان توجه جدی نمی‌کند.
- تماشاگر از قبل می‌داند که فاجعهٔ بزرگی اتفاق نخواهد افتاد بلکه سیر حوادث در جهت کامرانی قهرمان یا قهرمانان است. قهرمانان کمدی اکثراً افرادی از قشر متوسط یا پایین جامعه‌اند که در طول نمایش مرتکب اشتباهات یا رفتارهایی می‌شوند که مخاطب بر دردسرساز بودن یا اشتباه بودن این اهمال اشراف کامل دارد. (سطح آگاهی مخاطب از قهرمان در مورد مسایل و رخدادها بالاتر است و همین موجب خنده است)
- ارسطو می‌نویسد: «کمدی تقلید و محاکاتی است از اطوار و اخلاق زشت؛ نه این که توصیف و تقلیدِ بدترین صفات انسان باشد؛ بلکه فقط تقلید و توصیف اعمال و اطوار شرم‌آوری است که موجب ریشخند و استهزاء می‌شود. آنچه موجب ریشخند و استهزاء می‌شود امری است که در آن عیب و زشتی هست، اما آزار و گزندی از آن (عیب و زشتی) به کسی
- نمی‌رسد»
- منبع:ویکی پدیا
بهترین فیلم های کمدی و طنز خارجی تا سال ۲۰۲۱
اگر شما هم فکر می‌کنید «خنده بر هر درد بی درمان دواست»، داروهای زیر را از دست ندهید.
این روز‌ها مردم دنیا به خندیدن بیشتر احتیاج دارند و خوشبختانه با وجود اتفاقات عجیبوغریبی که در این قرن افتاد، فیلم های کمدی خارجی زیادی تا سال ۲۰۲۱ تهیه و تولید شدند. در عین حال، متأسفانه فیلم‌های همه‌پسند زیادی هستند که در این لیست گنجانده نشده‌اند: فیلم‌هایی مثل داستان اسباب‌بازی ۳ (با عنوان اصلی Toy Story 3) و فیلم باردار (با عنوان اصلی Knocked Up). اما در این لیست فیلم‌هایی هم هستند که شاید آن‌ها را ندیده باشید.
شاید بعضی از فیلم های این لیست، فیلم سینمایی کمدی خارجی محسوب نشوند یا حتی فکر کنید فیلم‌هایی مثل گمشده در ترجمه (با عنوان اصلی Lost in Translation) یا حتی دلبر آمریکا (با عنوان اصلی Mistress America) فیلم‌های خنده‌داری نیستند. اما بهتر است با دیدی کلی‌‌تر به این فیلم‌ها نگاه کنیم و در لیستمان، فیلم‌هایی با رگه‌های طنز را
هم در نظر بگیریم.
حتماً تاکنون متوجه شده‌اید که برخی بازیگران و کارگردانان زن و کمپانی ورکینگ تایتل فیلمز (که کمپانی بریتانیایی سازندۀ چندین فیلم از لیست پیش روست) موفق شده‌اند فیلم‌هایی همه‌پسندتر بسازند. با وجود این، منظور ما این نیست که فیلم های طنز خارجی ساختۀ کارگردانان زن بهتر از فیلم‌های کارگردانان مرد است! با هلث کده همراه باشید؛ در ادامه به معرفی بهترین فیلم های سینمایی خنده دار خارجی قرن ۲۱ می‌پردازیم.
۱- بیمار بزرگ یا The Big Sick محصول ۲۰۱۷
کمیل نانجیانی و امیلی وی. گوردن کاندید بهترین فیلم‌نامۀ غیراقتباسی شدند؛ زیرا موفق شدند از یک داستان عاشقانۀ دلخراش، فیلم کمدی متفاوت و دلچسبی بسازند! در اصل، ارتباط عاشقانۀ آن دو با دعوا بر سر تهاجم فرهنگی شکل می‌گیرد؛ با وجود این، رابطه جان سالم به در می‌برد. گوردن و نانجیانی فیلمنامه را با هدف کمک به زوجین و برطرف کردن مشکلات آن‌ها نوشتند و بهترین تهیه‌کننده و کارگردان به نام‌های جاد اپتاو و مایکل شوالتر به این طرح شکل دادند. در این فیلم، زویی کازان نقش زن جوانی را بازی می‌کند که عاشق کمدینی پاکستانی-آمریکایی (با بازی کمیل نانجیانی) می‌شود.
از قضا این کمدین رانندۀ اوبر است. در ادامۀ فیلم می‌بینیم زویی کازان در بیمارستان بستری می‌شود. نقش پدر و مادر زویی را هالی هانتر و ری رومانو بازی می‌کنند. کمدین در طول دوران بستری زویی سختی‌های زیادی می‌کشد، تمام مسئولیت‌ها را به عهده می‌گیرد و حتی اجازه نمی‌دهد که پدر و مادر او دچار استرس شوند. پدر و مادر زویی بسیار قدردان این
لطف و مهربانی می‌شوند.
۲- بوک اسمارت یا BookSmart محصول ۲۰۱۹
فیلمنامه بوک‌اسمارت ترکیبی مدرن از فیلم های خندا دار خارجی خیلی بد (با عنوان اصلی Superbad)، ساقدوش‌ها (با عنوان اصلی Bridesmaids) و کمدی‌های بی‌شمار دیگری است که دربارۀ لحظات خوب و بدِ دوستی‌های عمیق و باکیفیت صحبت می‌کنند. این فیلم اولین تجربۀ کارگردانی اولیویا وایلد است. داستان فیلم نیز دربارۀ دختران باهوش و تجربه‌های بد و
البته خنده‌دار دوران دبیرستان آن‌هاست.
در حقیقت، تمرکز فیلم بیشتر روی آن دسته از دانش‌‌آموزان درس‌خوانی است که هیچ‌گونه رابطۀ عاشقانه‌ای ندا‌شته‌اند و حال از روزهای آخر مدرسه نهایت استفاده را می‌‌برند. برداشت نویسندۀ فیلمنامه، کیتی سیلبرمن، پیچیدگی‌های کلاسیکی را وارد داستان می‌کند. مولی (با بازی بنی فلداستین) و ایمی (با بازی کیتلین دیور) بهترین دوستان یکدیگرند.
آن‌ها در تمام سال‌های دبیرستانشان در هیچ‌گونه گرد‌همایی اجتماعی‌ای شرکت نکرده‌اند و فقط با درس خواندن سرشان را گرم کرده‌اند. در اصل، آن دو همۀ امید و انرژی‌شان را برای گرفتن بهترین نمرۀ کلاس مصروف می‌کردند.
در حقیقت، آن‌ها برای هدفی برنامه‌ریزی می‌کردند که از پیش برنامۀ آن ریخته شده بود. به‌تدریج متوجه شدند که بقیۀ هم‌کلاسی‌ها هم برنامه‌ها و اهدافی مشابه دارند، اما به اندازۀ آن دو سختی نمی‌کشند! حال آن‌ها تلاش می‌کنند فرصت‌های ازدسترفته را جبران کنند و در «مهمانی بزرگ» و «آخرین شب برای انجام‌دادن یک کار باحال» شرکت کنند… و به دنبال آن اتفاقات جالبی میافتد.
موارد گفته‌شده مشکل بسیاری از دانش‌‌آموزان امروزی است. به همین دلیل، بررسی آن‌ها به محبوبیت فیلم کمک می‌کند: دو دختر خوب که سعی می‌کنند کارهای بد انجام دهند. در همین حین، فلداستین و دیور با هم دوست می‌شوند و فیلم را وارد ژانر دراماتیک و طنز می‌کند. کارگردانی هوشمندانه، تدوین درست و به‌کارگیری قطعات گوناگون موسیقی، در ساخت این فیلم دبیرستانی کلاسیک نقش دارند.
۳- آسیایی‌های خرپول یا Crazy Rich Asians محصول ۲۰۱۸
این فیلم بر اساس رمانی پرفروش به همین نام نوشتۀ کوین کوان ساخته شده است. آسیایی‌های خرپول داستان پروفسوری چینی-آمریکایی به نام ریچل چو (با بازی کنستانس وو) است که به همراه دوست‌پسر پنهانی و پولدارش نیک یانگ (با بازی هنری گلدینگ) به سنگاپور سفر می‌کند. وقتی‌که پای این زوج جوان به سنگاپور می‌رسد، ریچل متوجه می‌شود که نیک و خانواده‌ش بیشازحد پول دار هستند!
از طرفی مادر نیک، الینور (با بازی میشل یئو) سخت مخالف ازدواج پسرش با خانواده‌ای از سطح طبقاتی پایین‌تر از خودشان است.
کاراکترها علاوهبر اینکه تابو‌های ژانر کمدی -عاشقانه را جسورانه شکستند
و تجملات و زرق‌و‌برق یک زندگی اشرافی را به نمایش گذاشتند،
برای به‌تصویر‌کشیدن روحیۀ حساس نقش‌هایشان زحمت زیادی کشیدند، حتی شخصیت‌های منفی
داستان هم از این قاعده مستثنی نبودند.
شاید این فیلم، در نگاه اول، فیلمی سینمایی خنده دار به حساب نیاید و درون‌مایه‌های طنز آن را به‌سادگی نتوان درک کرد، اما فیلم جان ام.چو فیلمی بی‌کیفیت نیست و بینندگان زیادی را به خنده واداشته است.
ماجراجویی‌های این خانوادۀ نوکیسه طنز فیلم را دوبرابر می‌کند. نقش پدر خانواده را کن جیونگ بازی می‌کند. آکوافینا نقش دوست قدیمی ریچل و دختر خانواده را بازی می‌کند و با دوست‌دخترهای نیک برخورد خوبی ندارد. در واقع، نحوۀ برخورد او با آن‌هاست که مخاطب را به خنده می‌اندازد.
۴- سفر دختران یا Girls Trip محصول ۲۰۱۷
مالکوم دی. لی، کارگردان پول‌ساز، به همراه افراد قدرتمند دنیای سینما، مثل کویین لطیفه و جیدا پینکت اسمیت در ساخت این فیلم نقشی به‌سزا داشته‌اند؛ اما محبوبیت این فیلم فقط به دلیل حضور آن‌ها نیست. در واقع به‌سادگی نمی‌توان از نقش‌آفرینی بازیگران تازه‌کار در این فیلم گذشت. در این فیلم، تیفانی هدیش بهترین بازی کمدی را، هم از لحاظ گفتاری و هم از لحاظ فیزیکی، به نمایش گذاشت و علاوهبر این، اجرای او بسیاری از بینندگان را شگفت‌زده کرد.
کاریزماتیک‌بودن، جذابیت و شیوۀ بازیگری هدیش فیلم را شاد و تماشای آن را لذت‌بخش می‌کند. هیچ‌کس مثل هدیش نمی‌تواند با اعتمادبه‌نفس بالا در کنار بازیگران مشهور بازی کند یا دیالوگ‌های تک‌خطی را تا این اندازه شاهکار و فوق‌العاده بیان کند.
این فیلم سراسر خنده است و البته باید گفت هیچ‌یک از رویدادهای دراماتیک بی‌دلیل اتفاق نمی‌افتند. داستان از این قرار است که بازیگران اصلی زن برای حضور در جشنوارۀ اسنس به نیوارلئان سفر می‌کنند؛ اما اتفاقات رخ‌داده در طول مراسم سبب می‌شود این چهار دختر با ستارگانی که حضور کوتاهی در فیلم دارند، بحث و مجادله کنند.
درخشش شان کامز (معروف به دیدی) و بازی در نقش مقابل هدیش به فروش فیلم کمک فراوانی کرده است. در این ماجراجویی، برای دختران اتفاقات تلخ اما خنده‌داری میافتد. با وجود این، متأسفانه پایان خوش فیلم و برملا‌شدن حقیقت نمی‌تواند نقاط ضعف آن را جبران کند و در انتها فقط دلیل سفر لی و دختران مشخص می‌شود.
۵- لیدی برد یا Lady Bird محصول۲۰۱۷
شیوۀ منحصربه‌فرد گرتا گرویگ در کارگردانی است که وی را کاندید جایزۀ اسکار برای عنوان بهترین کارگردانی می‌کند. از سوی دیگر، بازی در نقش کریستین مک‌فرسون در فیلم لیدی برد برای بازیگر ایرلندی سیرشا رونان این فرصت را فراهم کرد تا برای بار سوم نامزد جایزۀ اسکار شود. در این فیلم، او نقش دختری را بازی می‌کند که به رشتۀ هنر علاقه‌مند است و قصد دارد از مدرسۀ کاتولیکی ساکرامنتو انصراف دهد و در رشتۀ مورد علاقه‌اش تحصیل کند.
مک‌فرسون به دنبال کالجی مناسب برای دنبال کردن رؤیاهایش می‌گردد. در این حین، مادرش (با بازی لاری میت کالف) چنان او را آشفته و عصبانی می‌کند که باعث می‌شود وی خودش را از ماشین در حال حرکت به بیرون پرت کند! تریسی لتس نقش پدر خانواده را بازی می‌کند؛ پدری که افسرده، اما دوست‌داشتنی است. در عین حال، دخترک با لوکاس هجز و تیموتی شالامی رابطه‌ای پیچیده و عاشقانه را تجربه می‌کند.
از سوی دیگر، رابطۀ این مادر و دختر، خنده‌دارترین رابطۀ مادر-دختری در میان فیلم های کمدی بعد از فیلم شرایط مهرورزی (با عنوان اصلی Terms of Endearment) است. با وجود این، صحنه‌های خنده‌داری که از مشاجره‌های آن‌ها می‌بینیم عمق رابطه‌شان را زیر سؤال نمی‌برد. شوخ‌طبعی گرویگ طنز بی‌نظیری را به فیلم اضافه می‌کند؛ سکانس آخر فیلم یا سکانس به‌یاد‌ماندنی بیرون‌پریدن از ماشین، در عین کمدی‌بودن، هیجان‌انگیز هم است.
۶- ثور: رگناروک یا Thor: Ragnarok محصول ۲۰۱۷
ثور ثابت می‌کند که ابرقهرمانان چالش‌برانگیز مسیر درستی را در دیزنی و مارول استودیوز در پیش‌گرفته‌اند. کنت برانا موفق شد در چندین فیلم اقتباسی بر اساس نمایش‌نامه‌های شکسپیر بازی کند و حتی چندتایی از آن‌ها را کارگردانی کند. درست پس از این این اتفاقات بود که آلن تیلور، در سال ۲۰۱۳، با فیلم‌های دنباله‌دار دنیای سیاه (با عنوان اصلی The Dark World)، ازقهرمانان کتاب کُمیکش پرده‌برداری کرد. خوشبختانه تایکا وایتیتی برای کارگردانی این فیلم انتخاب شد و این تصمیم باعث شد یکی از بهترین فیلم‌های مارول ساخته شود.
طنز زیرکانه‌ای که در تمام فیلم‌های وایتیتی دیده می‌شود مخاطب را غافل‌گیر می‌کند. نقشی که همسورث در این قسمت بازی می‌کند از نقشی که در فیلم ثور: دنیای تاریک (با عنوان اصلی Thor: The Dark World) بازی کرد، آسان‌تر است و پیچیدگی خاصی ندارد. رگنراک، ثور را به آزگارد باز‌می‌گرداند و او را در سیارۀ ساکار زندانی می‌کند. اما وایتیتی داستانی را که در ثور اصلی اتفاق افتاد، تکرار نمی‌کند.
در حقیقت، کارگردان و نویسنده تصمیمی هوشمندانه می‌گیرند و همسورث (ثور) را در مقابل مارک رافلو (هالک/بروس بنر) قرار می‌دهند تا مثل کتاب‌های کمیک رفاقتی کمدی بسازند. آن‌ها تسا تامپسون را در نقش والکیری قرار می‌دهند و بدین ترتیب، با قراردادن این ابرقهرمانان در برابر هم، یک کمدی هیجان‌انگیز شکل می‌گیرد.
۷- مرگ استالین یا The Death of Stalin محصول ۲۰۱۷
آرماندو یانوچی اولین فیلمش را بر اساس برداشتی از فیلم‌های معاون رئیس‌جمهور (با عنوان اصلی Veep) و در چرخه (با عنوان اصلی In The Loop) ساخته است که در آن، نگاهی منتقدانه و در عین حال طنازانه به اتحادیۀ جماهیر شوروی دارد. مرگ استالین در زمره فیلم های کمدی قوی قرار می‌گیرد.
در حقیقت، این فیلم کمدی با اقتباس از سناریوی رمانی مصور، نوشته فِیبیِن نِری و تییِری رابین ساخته شده است. اتفاقات این فیلم در سال‌های پُرآشوب ۱۹۵۳ رخ می‌دهد که با شکست جمهوری و سقوط ناگهانی‌اش، حس قدرت‌طلبی مخربی بین
سیاست‌مداران کینه‌توز جریان پیدا می‌کند؛ به‌گونه‌ای که دولت و ناعدالتی‌ها، دیگر برایشان اهمیتی ندارد.
سرپرست بازیگران استیو بوشمی به بازیگران کمک کرد تا بازی حرفه‌ای ارائه دهند و از سوی دیگر، دیالوگ‌ها را بدون هیچ‌گونه لهجۀ خاصی بیان کنند. بازیگران نیز از این فرصت استفاده کردند و با بحث سیاسی که با یانوچی داشتند، مخالفتشان را با عقاید او نشان دادند.
با وجود این، یانوچی هرگز شخصیتی شرور را در جایگاه قهرمان اصلی نشان نمی‌دهد. هرچه باشد، پایان دلسرد‌کننده این فیلم یادآور آن است که عقاید رهبران دیوانه از زندگی واقعی مردم مهم‌تر است. با این حال، در فیلم جزئیات فراوانی به چشم می‌خورد. مرگ استالین بیش از هر چیز وجه اشتراک زیادی با برادران مکث دارد.
۸- چاقوکشی یا Knives Out محصول ۲۰۱۹
حقه‌بازی‌های فیلم چاقوکشی (Knives Out) داستانی کمدی و پلیسی می‌سازد . گاهی اوقات پُرستاره بودن یک فیلم کمدی دلیل قانع‌کننده‌ای برای تماشای آن نیست. به همین دلیل، بعضی از فیلم‌ها برای نمایش روی پرده‌های سینما و فروش بهتر باید از چهارچوب خود خارج شوند، درست مثل فیلم پرمخاطب چاقوکشی. این فیلم به کارگردانی ریان جانسون یکی از خنده دارترین فیلم‌های کمدی با مضمون پلیسی و معمایی است که تاکنون ساخته شده است. فیلم با بازی دنیل کریگ (در نقش بنویت بلانکت) آغاز می‌شود، کارآگاهی اهل جنوب که برای پیداکردن قاتل، همه چیز را بررسی می‌کند.
جانسون به همۀ بازیگران فرصت درخشیدن داده است؛ حتی اگر دیالوگ آن‌ها فقط یک مونولوگ کوتاه باشد. کریس ایوانز ستارۀ فیلم کاپیتان آمریکا (با عنوان اصلی Captain America) نقش شخصیت منفی و نوه رمان‌نویس مقتول، هارلن ترومبی، را بازی می‌کند و تونی کولت نقش اینفلوئنسری در فضای مجازی را ایفا می‌کند. مایکل شنون نیز در فیلم حضور دارد و با واکنش‌هایی که در هر صحنه از خود نشان می‌دهد، این اثر را برای مخاطب جالب‌تر و خنده‌دارتر می‌کند؛ اما عجیب‌ترین قسمت این فیلم، توجه بیشازحد هارلن ترومبی به پرستارش مارتا (با بازی آنا د آرماس) است.
او تنها کاراکتری است که متوجه می‌شود ثروتمندان آمریکایی
ارثیه و پول را حق مسلم خود می‌دانند و این مسئله به نظرش
مسخره می‌آید.
تلاش‌های مارتا برای رفع اتهام از این خانواده، کمدی‌ترین بخش فیلم است.
۹- روزی روزگاری در هالیوود یا Once Upon a Time in Hollywood محصول ۲۰۱۹
مرثیۀ کمدی ۹۰ میلیون دلاری کوئنتین تارانتینو برای هالیوودی ازدست رفته اصلا مسئلۀ خنده‌داری نیست؛ این فیلم، داستان زندگی ستارۀ فیلم‌های وسترن، ریک دالتون (با بازی لئوناردو دی‌کاپریو) و بدل و رانندۀ وفادار او، کلیف بوث (با بازی برد پیت) را در سال ۱۹۶۹ روایت می‌کند. این در حالی است که دالتون با گذر زمان محبوبیتش را از دست داده است و اکنون در سیلو درایو زندگی می‌کند.
شخصیت مقابل، بازیگری زیبا و محبوب به نام شارون تیت (با بازی مارگو رابی) است که با همسرش، رومن پولانسکی کارگردان زبردست، در همسایگی او زندگی می‌کنند. نقش پولانسکی را رافاو زاویِروخا ایفا می‌کند. این زن و شوهر در حال فیلم‌برداری موج پادفرهنگ آن سال‌ها در هالیوود هستند.
دالتون به دلیل مصرف بیشازحد الکل، متن فیلمنامه را فراموش می‌کند. پیت برای بازی در نقش بوث (بوث قهرمان جنگ بوده است) برندۀ جایزۀ اسکار برای بهترین بازیگر نقش مکمل شد. او از رئیسش باهوش‌تر و خطرناک‌تر است و برای حفظ موقعیتش، در برابر بروس لی (با بازی مایک مو) و طرفدران خطرناک چارلز منسن قرار می‌گیرد. فیلم‌های کمدی تارانتینو طرفداران زیادی ندارند؛ اما این فیلم نشان داد که او برای خنداندن مخاطب هر روشی را امتحان می‌کند تا بالاخره راهی پیدا کند.
۱۰- انگل یا Parasite محصول ۲۰۱۹
دریافت جایزۀ نخل طلا برای به کار بردن سبک هیچکاکی در فیلم‌هایی مثل اوکجا (با عنوان اصلی okja) و برف‌شکن (با عنوان اصلی Snowpiercer) راه را برای بونگ جون هو (کارگردان فیلم انگل) هموار کرد تا سرانجام جایزۀ اسکار بهترین فیلم را از آن خود کند. این فیلم در ژانر کمدی سیاه است و داستان آن درباره خانواده‌ای حقه‌باز است
که با کلک وارد زندگی خانواده‌ای پولدار می‌شوند.
این فیلم در زمره فیلم های کمدی بسیار جذاب قرار می‌گیرد.
این دو خانواده فاصله طبقاتی چشمگیری دارند و این مسئله برای آن‌ها هیجان زیادی به همراه دارد. فیلم انگل در شناساندن هویتمان در هر جامعه‌ای و در هر جای دنیا ماهرانه عمل می‌کند.
این فیلم نیز مانند سایر فیلم‌ها شخصیت‌های منفور زیادی دارد. با این وجود، بیننده خواهان موفقیت آن‌هاست؛ چون این افراد او را به خنده می‌اندازند! حتی صحنه آخر، با وجود خطرناک بودن اتفاقات و هیجانی‌شدن فضا، باز مخاطب را به خنده می‌اندازد. همچنین جملات آخر هر صحنه شوک بزرگی به بیننده وارد می‌کند.
ترکیب کمدی، هیجان و نقد اجتماعی، بینندگان سراسر دنیا را شگفت زده می‌کند. این فیلم در سراسر دنیا ۲۰۱ میلیون دلار و در داخل کشور ۵۳ میلیون دلار فروش کرد. فیلم انگل به دیگر کارگردانان امید می‌دهد که با هر شرایطی سعی کنند تا مردم جامعه را سرگرم کنند.
۱۱- جونو یا Juno محصول ۲۰۰۷
دیابلو کودی، نویسندۀ جونو (Juno) و جیسون رایتمن، کارگردان این اثر، با هم‌فکری یکدیگر توانستند مکالماتی را که در خانواده‌ای مدرن در جریان است، به بهترین نحو ممکن به تصویر بکشند. داستان دربارۀ دختری نوجوان و باهوش (با بازی الن پیج) است که ناخواسته حامله می‌شود و تصمیم می‌گیرد فرزندش را به دنیا بیاورد و سرپرستی‌اش را به زوجی پولدار (با بازی جنیفر گارنر و جیسون بیتمن) بسپارد.
شاید جونو مانند بسیاری از فیلم های کمدی به نظر برسد، اما باید منتظر لحظه‌های احساسی و گریه‌دار هم باشید. این فیلم برگ برنده‌ای برای همۀ بازیگران و حتی عوامل پشت‌صحنه بود و باعث به شهرت رسیدن آن‌ها شد. کودی برندۀ بهترین فیلم‌نامۀ غیراقتباسی در اسکار شد؛ فیلم‌نامه‌ای که ۲۳۱ میلیون دلار در کل جهان فروش داشت.
البته این اثر یک نقطه‌ضعف بسیار مهم داشت و آن اینکه افراد بسیار زیادی از این ابتکار خلاقانه کپی‌برداری کردند!
جونو یا Juno محصول ۲۰۰۷
بدون دیدگاه